شهاب قبس



یک زمانی آنقدر نوشتم و نوشتم که اذن دادند برای ورود. چند سالی میشود که توفیق چنان سلب شده که انگار باز هم راهی نمانده جز نوشتن. به نیت اربعین 1442 اینجا را باز میکنم که باز اذن دهند. برای حضور در بارعامی که خاصان بار خود را خوب میبندند

اشهد ان لااله الا الله

اشهد انّ محمدا رسول الله 

اشهد انّ علیّا ولی الله 

و سلام الله علیک یا اباعبدالله و سلام الله علی الارواح اللتی حلّت بفنائک.

 

فردای اربعین 1441


می‌برد این دل مرا. - SoundCloud
Listen to می‌برد این دل مرا. by s. sotoudeh #np on #SoundCloud
https://soundcloud.com/s-sotoudeh/sets/zsv4afxtnbs4

پلی لیست مسیر دارم درست می‌کنم. همه آن غزلها و آواز و سازهایی که روزی مرا از زمین کنده و یادی از جایی جز اینجا در دلم انداختهچه در خواب چه بیداری


کارت حافظه گوشی به عنوان یکی از زنجیره های بدبیاری دوره ای دهه اول آبان سوخت. صداهای ضبط شده خودم، مامانم، دوستانم به علاوه حدود ۵۶۰ تا عکس و فیلم که اکثرا همون یه دونه رو ازشون داشتم با حدود ۶۰۰ تا فایل شنیداری حاوی درسگفتار و آلبوم های موسیقی که در طول سه سال جمع شده بودن همه پرید. چاره ای نداشتم جز فرمت کردن و شروع دوباره. یک هفته ده روزی گذاشتم به حال خودش شاید برگرده ولی برنگشتنهایتا گفتم فدا سرم و فرمت کردم گفتم دوباره ضبط میکنم دوباره دانلود میکنم. دوباره عکس میگیرم. از اول شروع میکنم

امشب آمدم مثنوی رو بردارم مثنوی بخونم دوباره به رسم همون وقتها دیدم قرآن کنارشه اونم برداشتم. با خودم گفتم چی قرآن رو میشه خوند و ضبط کرد؟ بی جواب بودممارکر روی صفحه شروع سوره مریم بود. دکمه قرمز رو زدم و شروع کردمصدای سوره مریم خوندن خودم رو داشتم ضبط میکردم که توجهم جلب شد به اینکه هرچی تا حالا خوندم گفت‌و گو بوده گفت و گوها رو بخونم و ضبط کنم. مکالمه‌های قرآن رو موضوع محور. سوره مریم سه تا فایل شد. رسیدم به سوره پر گفت‌وگوی طه چقدر داشت این کار بهم می‌چسبید اینجا نوشتم که یادم بمونه ادامه ش بدم ما گفت‌وگو رو باید یاد بگیریم . ما باید گفت‌وگو کنیم


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها